هیهات
نفی شرک - کفر - نفاق
پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 23:8 ::  نويسنده : احمد هدایتی

من از جنگ متنفرم

از کشتن انسان بدم می آید

اما چاره چیست؟

وقتی جنگ ، تحمیل می شود

آیا می توان نشست و خونریزی جنگ طلب ها را دید و ساکت ماند؟

چه باید کرد؟

چگونه می توان انسان نماهایی که به دنبال جنگ و خونریزی هستند را مهار کرد؟

باید تدبیر کرد

باید جهان را به تفکر واداشت

باید افکار عمومی را بیدار ساخت

باید ملت ها را به حرکت درآورد

قیام بر ضد آدم کشان

آدم کشان حرفه ای در سراسر جهان



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 22:52 ::  نويسنده : احمد هدایتی

کار ، عار نیست

کار ، علاقه می خواهد

کار با همت به نتیجه می رسد

کار درست نیاز به انسان درستکار دارد

کار بد ، عاقبت خوب ندارد

کار پرثمر ، خلاقیت می طلبد

کار بیهوده ، سرمایه عمر را بهدر می دهد



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 19:44 ::  نويسنده : احمد هدایتی

مستم که هستم ای دوست جانم فدای جانان

دل در میان آتش خود تابع نیاکان

 

رویت نگشت یارم قلبم فسرده گردید

می در میان جام و آن هم به دست پاکان

 

یارب نگاه من کن تا وصل من بماند

جاوید گشت نامم در زمره گدایان

 

چشم و چراغ و باران یاران این دیارند

تنهاترین شاهان در جمع پادشاهان



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 19:37 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دوباره نگاه کن

زود قضاوت نکن

به گوش و چشم خود اعتماد نکن

به شنیده ها و دیدنی های ساختگی تکیه نکن

حرف و حدیث ، زیاد است

باید تحقیق کرد

باید دقیق بود

باید عمیق دید

داوری ، آسان نیست



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 18:13 ::  نويسنده : احمد هدایتی

احساس می کنم که هستم

و این هستی از اوست

و این حس مرا از خود بی خود می کند

چون می دانم که من از نیستی به سرای هستی آمده ام

من حضورش را در وجود خود حس می کنم

و نفخت فیه من روحی



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 18:0 ::  نويسنده : احمد هدایتی

نگاه می کنم

به گذشته

گذشته دور که نام تاریخ را با خود دارد

گذشته نزدیک که خود شاهد آن بودم

عجب درس هایی

نام آن عبرت است

عبارتی دیگر از بهره مندی از تجربه دیگران

اما چکنم که دوست دارم آزموده را بیازمایم

عبرت برای من پند نمی شود

عبرت فقط در کتاب می ماند



پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:, :: 10:44 ::  نويسنده : احمد هدایتی

آیا می توان فرمان خدا را زیر دستور غیر خدا قرار داد؟

آیا می توان در برابر حکم خدا ادعا نمود : من مامور بودم و معذور ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا می توان در اطاعت خدای متعال لحظه ای درنگ کرد؟

آیا می توان بردگی غیرخدا را بر بندگی خدا مقدم داشت؟

آیا می توان به غیر خدا تکیه کرد و انتظار یاری داشت؟



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 22:15 ::  نويسنده : احمد هدایتی

معرکه شد جنگ دلم با خدا

خون ز دلم ریخت سرم شد جدا

 

آه ز آن دلبر خونین جگر

جان چه بود قابل او شد فدا



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 22:6 ::  نويسنده : احمد هدایتی

من آینه می خواهم

آینه ای صاف و شفاف

تا خودم را در آن ببینم

حسن و عیبم را بی پرده به من نشان دهد

و چون از روبرویش رفتم و دیگر مرا ندید ، مرا به دیگران نشان ندهد

ایمان این هنر دارد که انسان ها را نسبت به هم آینه می کند

آیا نسبت به هم آینه هستیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:59 ::  نويسنده : احمد هدایتی

نقشه می کشند

توطئه می کنند

گمان می کنند با مکر و حیله ، مخالف خود را از میدان بدر می نمایند

همه برنامه طبق قرار پیش می رود

اما ناگهان

یک حادثه پیش بینی نشده

چه می خواستیم

چی شد

نقشه ها نقش بر آب



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دعا و صدقه

دو راهکار برای دفع بلا

خطر در کمین انسان

و انسان بی خبر از همه جا

بسوی خطر در حرکت

اما دعا و صدقه یا خطر را دور می کند و یا حداقل آسیب را در پی دارد

صدقه و دعا را جدی بگیریم

تا حوادث برایمان جدی نشود



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 18:25 ::  نويسنده : احمد هدایتی

تقلید برای چه؟

تبعیت بدون دلیل چرا؟

پیروی چشم بسته ، هرگز

جالب آنانکه تقلید از یک مرجع تقلید و پیروی از دستورات ولی فقیه را که براساس قبول نظر کارشناسی ، منطقی می باشد ، رد می کنند خود گرفتار تقلید کورکورانه از فرهنگ مبتذل غرب می شوند

این در حالی است که در پذیرش اعتقادات ، تقلید بدون تحقیق ، در دین مبین اسلام مردود است

تقلید از مد لباس تا معماری ، از روش تحصیل تا شیوه های تحقیقاتی در میان شیفتگان غرب ، نوعی پیشرفت بحساب می آید ولی اتکاء به سرمایه خودی و اعتماد به نفس از نگاه آنان نوعی عقبگرد و ارتجاع محسوب می شود

ضرورت تقلید در جایی است که انسان نداند و از شخص آگاه بپرسد و عمل نماید 



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 8:4 ::  نويسنده : احمد هدایتی

روشنایی صبح ، زیبا و خیره کننده است

در پی شبی تیره و تار ، نوری می تابد که نشان روزی حیات بخش است

صبح صادق ، در پی اش تاریکی نیست

صبح صادق به دنبالش روز روشن است

صبج صادق نشان طلوع خورشید است

الیس الصبح بقریب



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 7:53 ::  نويسنده : احمد هدایتی

بهر هر انسان دو نیرو لازم است

تا که در راه حقیقت عازم است

 

اولی را جاذبه نامند در سیر و سلوک

نی همان جذبی که باشد در چو خوک

 

جاذبه در آدمی بر دعوت است

جذب حیوان براساس شهوت است

 

قوه دیگر که نامش دافع است

بهر هر حیوان نامی نافع است

 

آدمی با دافعه غوغا کند

اصل ظلم و کینه را الغا کند

 

گر کنی جمعش رسی مقصود را

تو پرستش کرده ای معبود را



چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, :: 7:37 ::  نويسنده : احمد هدایتی

ازدواج یک سنت است

سنت رایج در میان همه اقوام و ملل

با تفاوت در آداب و رسوم

ولی با چه اهدافی؟

تداوم نسل

کامل شدن زن و مرد

سلامت جامعه

لذت مشروع و قانونی

اما از همه مهمتر ، تربیت انسان است

چه زیباست که این پیوند آسمانی ، هدفمند انجام شود



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : احمد هدایتی

عاشق شده ام مرا قراری بدهند

از دست خودم مرا فراری بدهند

 

ای کاش گدا بودم و صاحب کرمان

رحمی و ترحمی و کاری بدهند



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 22:17 ::  نويسنده : احمد هدایتی

روزگار ، تلخ است یا شیرین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بعضی منفی نگرند و فقط تلخی روزگار را احساس می کنند

و برخی مثبت اندیشند و تنها شیرینی دنیا را می فهمند

اما واقعیت اینست که جهانی که در آن زندگی می کنیم جمع اضداد است

سرما و گرما

شب و روز

و تلخی و شیرینی حوادث

هردو زیباست

مثل زمستان و تابستان

مهم نوع استفاده از آن می باشد که به تدبیر انسان بازمی گردد



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 14:49 ::  نويسنده : احمد هدایتی

یارب بحق مولا آن یار دلربایت

وصلم مباد هجران در تنگ چون سرایت

 

از بارش نگاهت بنما تو یاری من

از تابش حقیقت جان می شود فدایت



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 14:18 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دنیا گاهی به لهو می ماند مانند سراب که از دور چون آب بنظر می رسد و تلاش برای رسدن به چنین آبی ، بیهوده است

و گاهی به لعب می ماند مانند حباب که برای سرگرمی و بازیچه قرار دادن ، جالب و جذاب برای کودکان می باشد

اما واقعیت اینست که دنیا ، اعتبار ندارد

اکنون زمان به نفع انسان رقم می خورد و فردا به ضرر

دیروز محکوم و امروز حاکم

دنیا فقط و فقط جایی برای بندگی خداست و بس

و بندگی خدا نیاز به اعتبارات دنیوی ندارد

زیرا بندگی خدا به باور نیاز دارد تا انگیزه آدمی را بسازد

و آنگاه عمل ، صالح می شود

و این جامعه است که با توصیه آحاد آن به تقوا که ترکیبی از حق مداری و صبر برآن می باشد از خسران درامان می ماند



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 10:4 ::  نويسنده : احمد هدایتی

اصل درستکاری در میان همه انسان ها با هر گرایش  و تفکری اعتبار دارد

درستکاری بر سه پایه استوار است :

نخست : راستگویی همیشگی

دوم : امانتداری دائمی

سوم : پایداری بر عهد

انسان درستکار مورد احترام همه انسان ها در همه زمان ها می باشد

حتی اگر زمان جاهلیت باشد

نام محمد امین مورد احترام همگان بود



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 9:38 ::  نويسنده : احمد هدایتی

وجود مال و فرزند ، نعمت است؟

البته زینت زندگی است

اما زمانی نعمت است که قدر آن را به عنوان نعمت الهی بشناسیم

بسیاری فقط به دنبال مال و فرزند می دوند

اما برای چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نمی دانند یا نمی خواهند بدانند

مال و فرزند نعمتی هستند که اگر بدرستی شناخته نشوند تبدیل به نقمت می شوند

باید شناخت و بعد برایشان برنامه ریزی کرد

آنگاه این دو نعمت ، باقیات الصالحات خواهند شد

یعنی نعمت ماندگار



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 7:37 ::  نويسنده : احمد هدایتی

انسان نمی داند این تصمیم را بر اساس مشاهدات واقعی گرفته یا از روی خیال و وهم ؟

بین توهم و تفکر ، فاصله زیادی نیست؟

در توهم این هوس آدمی است که واقعیت را هنرمندانه می سازد

ولی در تفکر این خرد آدمی است که به پردازش واقعیتها می پردازد

این تشابه کار را بر انسان مشتبه می سازد

آنگونه که دچار حیرت و سرگردانی می شود

راه چاره :

مشورت با اهل خرد و دانش و صاحبان تجربه

 



سه شنبه 28 آذر 1391برچسب:, :: 7:22 ::  نويسنده : احمد هدایتی

استاد شهید مرتضی مطهری تصمیم داشت کتابی برای کودک و نوجوان بنویسد

آشنایان باخبر شدند

آیا این کار در شأن استاد هست؟

آیا چنین کتابی ، به شخصیت استاد لطمه نمی زند؟

استاد ، احساس وظیفه کرده بود

او مصمم بود تا داستان واقعی را به نسل جوان عرضه نماید

داستان راستان

و این اثر جاوید استاد شهید مطهری در میان نسل جوان قبل از انقلاب ، انقلابی ایجاد کرد 



دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 21:17 ::  نويسنده : احمد هدایتی

چرا خدای متعال بندگان خوبش را یاری می کند؟

این سوال هرچند ساده و آسان بنظر می رسد اما جوابش از زبان یک دانشمند دینی شنیدنی است :

او گفت :

خدای متعال دینش را یاری می دهد

پس تا زمانی که ما هم در مسیر دین خدا هستیم ، یاری می شویم

نتیجه :

این که از جانب خدای متعال یاری نمی شویم برای اینست که در مسیر دین خدا نیستیم



دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 10:54 ::  نويسنده : احمد هدایتی

ای کاش مسئولیت گناهم را پذیرفته بودم

ای کاش دیگر برای انجام گناه ، عذر نمی آوردم

ای کاش بجای بیان عذر ، عذرخواهی می کردم

عذر بدتر از گناه ، توجیه نامربوطی است که فقط باعث تداوم گناه می شود

اما پذیرش گناه ، باعث توبه و بازگشت و جبران گناه خواهدشد 



دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 10:41 ::  نويسنده : احمد هدایتی

بصیرت یا شناخت از راه ادراک واقعیت ها و تطبیق با حقایق

برخلاف غفلت که انسان چشم از واقعیت بپوشد و تنها به شنیده ها اکتفا کند

اهل غفلت ، بینش خود را براساس بینایی خود قرار نمی دهند و گواهی دیگران را برای قضاوت خویش کافی می دانند

اما اهل بصیرت بدرستی نگاه می کنند ،  بخوبی می اندیشند و از تجربه دیگران پند می گیرند

دشمن انسان تلاش می کند تا ما را غافلگیر کند و آنگاه ضربات کاری خود را وارد سازد



دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 9:30 ::  نويسنده : احمد هدایتی

صبر : اقدام بهنگام نه زودتر و نه دیرتر

حلم : عبور آسان از ناملایمات و بدون عکس العمل

استقامت : تداوم حرکت به هر شکل ممکن

جهاد : تلاشی که به نتیجه منتهی شود

شهادت : مرگی که انسان جانش را با خدا معامله می کند

جهاد اکبر : مبارزه ای که هرگز پایانی ندارد و پیروزی در آن مساوی با شکست خویش است

امر به معروف و نهی از منکر : کاری جهت اسوه شدن برای دیگران

صدقه : گذشت از داشته های خود برای جامعه

انفاق : تلاش برای مبارزه با فقر

ایثار : از دست دادن اختیاری آنچه دوستش داریم

مرگ : تولدی دوباره به جهانی کاملا متفاوت با جهانی که بار اول متولد شده بودیم

پدر و مادر : کسانی که از طرف خدا مستولیت خلقت ما را بعهده گرفتند

... : . . .



دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : احمد هدایتی

دلم در فغان دیده در اشک و خون

سرم بر سر دار و جان هم نگون

 

ندارم امیدی که بینم حبیب

فراقش ندارد همانند و چون

 

خدا را خدا را که تنها شدم

جگر پاره شد دل ز دریای خون

 

در آن ظلمت ظلمهای خودی

عدو گشت یارم ز دوران دون

 

مگر شرم هم می کند روزگار

که حق را فراوان کند سرنگون



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 23:52 ::  نويسنده : احمد هدایتی

کره زمین در حال گردش به خود

و در همین حال به دور خورشید می گردد

و منظومه شمسی در کهکشان نوری در حال گردش

و کهکشان نوری در میان کهکشان در حرکت

و من در نقطه کوچکی روی این کره خاکی زندگی می کنم

و بازهم در اندرون ذرات بهم چسبیده عالمی بس عجیب وجود دارد

و من در عجب از عظمت آفرینش

چرا آفریدگارش را مشاهده نمی کنیم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 23:43 ::  نويسنده : احمد هدایتی

الان در حال مراسم عروسی هستم

عروسی تمام شد

تمام شدن همان و خاطره شدن همان

خاطره ، حالی است که به گذشته ، تبدیل شده است

خاطره چه تلخ باشد چه شیرین ، خیالی بیش نیست

خاطره چه ضبط شده باشد چه نشده باشد ماندگار نیست

خاطره چه در اذهان مانده یا نمانده باشد اهمیتی ندارد

خاطره زمانی مهم است که داستانی پندآموز گردد



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 15:59 ::  نويسنده : احمد هدایتی

سلام بر یاس و بر لاله

سلام بر درد بی ناله

 

سلام بر عشق و بر مستی

سلام بر عهد یک ساله

 

سلام بر حمد و بر یاسین

امیدی بهر هر ساله

 

سلام بر عطر و زیبایی

فراق نوش و آلاله

 

سلام بر یوسف زهرا

سلام بر مشک و بر ژاله

 

سلام ای سایه رحمت

مرا دریاب در این هاله



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 15:47 ::  نويسنده : احمد هدایتی

عشق بازی

یا بازی عشق

هردو را باخته ام

و شکست خورده و حیران

در میدان بازی ایستاده ام

منتظرم -------------

شاید یک بار دیگر بازی عشق شروع شود

و من شانس خود را با عشق بازی دیگری امتحان کنم

وای می گویند از میدان بازی خارج شوم

نوبت من تمام و نوبت دیگری آغاز شده و تنها من می توانم تماشاچی باشم

از دیدن این بازی حالم بهم می خورد

می دانم بازی ناجوانمردانه ای است

همان که می گوید عاشق است دروغ می گوید

و هم معشوق ، فریبکاری بیش نیست

باور کنید راست می گویم

دروغ است هردو دروغ می گویند



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 10:28 ::  نويسنده : احمد هدایتی

من نیاز به آرامش دارم

استرس امانم را بریده است

افسردگی روزگارم را تیره و تار کرده است

کمکم کنید

من نیاز به آرامش دارم

خنده و شادی حتی اگر در یک پارتی باشد

مواد نشاط آور حتی اگر قرص و شیشه باشد

سرگرمی از یاد برنده غم هایم حتی اگر فیلم های آنچنانی باشد

وای حالم بدتر شد

خراب تر از قبل

نمی خواهم زنده بمانم

این آرامش ، کاذب بود

من آرامش واقعی می خواهم

آرامشی حقیقی و ماندگار

به قرآن پناه می برم

الا بذکرالله تطمئن القلوب

آگاه باش تنها در سایه یاد خدا ، دل به آرامش می رسد 



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 10:10 ::  نويسنده : احمد هدایتی

عشق زیبا نیست جز هجران دوست

عقل حیران نیست تا در وصل اوست

 

عقل و عشقم هردو از دستم برفت

ارتباطم با جهان یک تار موست



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 9:55 ::  نويسنده : احمد هدایتی

برخی زیبا سخن هستند

و برخی نیکو گفتار

گفتن و نوشتن زیبا ، هنر فاخری است که باید قدر دانست

اما سخن نیکوست که نشان مرتبت بلند آدمی است

زیرا

تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد

و گناه زبان از همه گناهان بیشتر است

و زخم زبان از زخم شمشیر کاری تر

پس زبان و قلم را به نیکویی بیاراییم و از هدر رفتن این سرمایه عظیم برحذر باشیم



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 7:17 ::  نويسنده : احمد هدایتی

باور کنید حق دارم

تشویق حق من است

کارهایم ستودنی است

برای انجامش زحمت کشیده ام

ابتکارعمل داشته ام

کپی برداری نکردم

کلی فکر کردم

از نظرات افراد استفاده کردم

کار را به نتیجه رساندم

حالا من را نمی بینند

بجای من کسانی را تشویق می کنند که سهم کمتری داشته اند

دلم می شکند

آخر چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

راستش کار برای جلب نظر دیگران همین عاقبت را دارد

انتظار تشویق و تکریم از غیر خدا نوعی حماقت و نادانی است

قبول ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟



یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:, :: 7:3 ::  نويسنده : احمد هدایتی

درد ندارم از دل غصه ندارم از قلب

چون که شدم مجاور مشکل شده همه سلب

 

مجاور خانه ای پایگه اهلبیت

شعر وجودم فقط یکی همان خانه بیت

 

حرم حریم زهرا محرم آل رسول

فاطمه و معصومه کریمه آن بتول

 

دست توسل دراز سوی عزیز زهرا

ندای ما اشفعی ای تو نشان عذرا

 

فاطمه معصومه دخت امام هفتم

جان همه فدایت اخت امام هشتم

 

سادات را تو عمه دلهایمان تو قبله

باب الحوایجی تو جنت ز توست نحله

 

یارب مباد دستم کوته ز یاری او

باشم همیشه شادان از همجواری او



جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 17:50 ::  نويسنده : احمد هدایتی

از غربت و تنهایی خود شاکی هستم

فکر می کنم همه مرا برای نیاز خود می خواهند

این احساس تنهایی ، سخت و جانکاه است

چگونه می توانم از این حس تنهایی خلاص شوم؟

تنها راه رهایی :

بریدن از غیر خدا و اتکال و اتصال به خدا



جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 17:34 ::  نويسنده : احمد هدایتی

نماز می خوانم قربة الی الله

روزه می گیرم قربة الی الله

حج می روم قربة الی الله

و هر عمل عبادی دیگر

می دانم بدون قصد قربت ، عبادت ، باطل است

اما چرا احساس قرب نمی کنم؟

جواب ، ساده است :

چون خدا را نمی بینم تا با عبادت به او احساس قرب و نزدیکی داشته باشم



جمعه 24 آذر 1391برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : احمد هدایتی

چرا احساس گناه نمی کنم؟

چرا گناه را به عنوان یک عادت پذبرفته ام؟

چرا از تکرار گناه نه تنها شرم نمی کنم بلکه لذت هم می برم؟

چرا توبه را به معنای بازگشت و جبران گناه انجام نمی دهم؟

چرا اگر پشیمان هم بشوم ،  توبه واقعی را هم می شکنم؟

یک جواب :

چون دل که مرکز احساس نافرمانی خداست ، بیمار و ناتوان از درک این احساس است

و درمان بیماری دل تنها با مراجعه به وحی و مفسرین آن ممکن خواهد بود 



درباره وبلاگ

تا کی بکشم درد فراق اینگونه جاری است سرشک غم بر گونه گاهی که فشار آورد آه به تن چون اذن خروج روح خواهد گو نه
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هیهات و آدرس heyhat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 238
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content